هر بامداد با خويشتن بگوىمن امروز با انسانهايى روبرو خواهم شدكه يكى فضول پيشه است،آن ديگرى غرور و خودپسندى داردو يكى ديگر فريبكار و حيله باز يا متعصب و رشكين استيا از هنجارهاى اجتماعى فاصله دارداینها همه بدین خاطر استکه آنها خوبی و بدی را از هم تمییز نمی دهنداما من با ماهيت و جوهر خوبى آشنا شده امو مى دانم كه " خوبى " جز زيبايى چيزى نيستو " بدى " را نيز مى شناسم كه عين زشتى و ناهموارى است.و طبيعت و فطرت آنكس كه خطا مى كند با من يكسان استزيرا نه تنها ما از يك گوشت و خون و نطفه و ريشه ايمبلكه او همچنين از همان هوش و فكرت بهره دارد كه منو همان پاره اى از حقيقت الهى است كه منبدين نگاه آسيبى از او به من نخواهد رسيدزيرا هيچكس نمى تواند آنچه را كه زشت است در دل من بنشاندو نه من مى توانم بر آنكس كه خويش من است خشمگين شوم و يا از او بيزارى جويمزيرا ما آدميان براى همكارى و هميارى آفريده شده ايمچنانكه گويى دستها و پاها و پلك چشمهاو رديف هاى دندان فرازين و فرودين يكديگريمبدين نگاه، عليه يكديگر كار كردن خلاف طبيعت استو از ديگران رنجيدن و روى از مردمان برتافتنچنان است كه گويى عليه يكديگر برخيزيمو در روى يكديگر بايستيم.ماركوس اورليوس، انديشه ها" One Substance, One Body "When you wake up in the moing, tell yourselfthe people I deal with today will be meddling,ungrateful, arrogant, dishonest, jealous and surly.they are like this becausethey can't tell good from evil.but I have seen the beauty of good,and the ugliness of evil,and have recognized that the wrongdoer has a naturerelated to my ownnot of the same blood and birth,but the same mind,and possessing a share of the divine.and so none of فعالیت...
ادامه مطلبما را در سایت فعالیت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : darhaminlahze بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 15:21